روزهای خیلی سختی بود
و امروز
شیرین بود به دلیل بازگشت دوستان
وسخت
به دلیل اینکه بعضیا نبودند
مجیری نبود با تسبح تربت توی دستش
سید یحیی نبود نماز ظهر را راه بندازه
مرتضی زارع نبود مثل همیشه ساکت یه گوشه بایسته
سجاد مرادی نبود با اون خنده هاش روحیه بده
عبدالمهدی کاظمی نبود تا 2 تا دختراش براش گل بیارند
عبدالحسین یوسفیان نبود به زینبش بگه درسته کربلا نرفتم ولی رفتم پیش صاحب اسمت
و
علی شاهسنایی نبود که جواب زهرا کوچولوش که 10روزه یاد گرفته بگه بابا . علی بگه جان بابا
روحشون شاد..



تاريخ : سه شنبه 15 دی 1394برچسب:دلنوشته کوتاه و زیبای رزمنده اصفهانی مدافع حرم حضرت زینب, | 11:36 | نويسنده : منتظر امام زمان |
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 25 صفحه بعد